نمره ای که در این تست کسب کرده اید 66.3 می باشد که نمره نسبتاً زیادی است و تا حدودی نشان دهنده بالا بودن سطح اضطراب شما است. به نظر می رسد شما درک چندان واقع بینانه ای از موقعیت های استرس زا ندارید و به خوبی قادر به تشخیص این مسئله نیستید که کدام رخداد واقعاً تهدید کننده است و باید در مقابل آن واکنش نشان دهید و کدام اتفاق چندان مهم نیست؛ در نتیجه بیشتر اتفاقات و رویدادها، به ویژه اتفاقات مبهم مربوط به آینده، حتی اگر واقعا چندان استرس زا نباشند، باعث ایجاد اضطراب و تنش در شما می شوند.

به عبارتی دیگر، فکر کردن به مسائلی که ذاتاً استرس زا نیستند یا پیچیدگی کمی دارند باعث تشویش و نگرانی زیادی در شما می شود. به همین خاطر است که هنگام مواجهه واقعی با مسائل نیز اضطراب قابل توجهی را تجربه می کنید. در نتیجه، برایتان کمی دشوار است که تسلط خود را حفظ کنید و دچار سردرگمی و تشویش نسبتاً زیادی می شوید. احتمالاً در این گونه مواقع احساس می کنید توانایی های لازم برای رویارویی و حل آن مسئله را ندارید. دقت داشته باشید که این نوع افکار ممکن است باعث شود که نتوانید فعالانه عمل کرده و از تمام پتانسیل ها و توانایی های خود برای رویارویی و حل مسئله و یا کنار آمدن با آن استفاده کنید.

شما در این بُعد نمره 91.7 را کسب کرده اید که نمره بسیار زیادی بوده و نشان دهنده ناپایداری هیجانی بسیار زیاد شما است. به نظر می رسد شما از روال زندگی خود و عملکردی که تاکنون داشته اید، رضایت زیادی ندارید و همین امر باعث ایجاد اضطراب و دلسردی در شما شده است.

عموماً بر این باورید که بخش زیادی از ناکامی ها و یا شکست هایی که در زندگی متحمل شده اید، به دلیل مسائل و اتفاقاتی است که در زندگی برایتان پیش آمده و نقشی در آنها نداشته اید.

می توان گفت ساختار شخصیت شما چندان انعطاف پذیر نیست و همین موضوع سبب شده که توانایی کمی در پاسخ به تغییرات محیطی و اتفاقات غیر منتظره داشته باشید و در نتیجه، چنین رویدادهایی از دلایل اصلی اضطراب شما می باشند.

به نظر می رسد توانایی شما در بررسی همه جانبه مسائل و انتخاب بهترین پاسخ جهت حل آن، در سطح پایینی قرار دارد. اضطراب زیادی که تجربه می کنید به سبب آن است که تصور می کنید توانایی لازم جهت حل و فصل تعارضاتی که برایتان پیش می آید را ندارید. همچنین به نظر می رسد که ثبات تان در انجام تصمیماتی که می گیرید و یا وظایفی که برعهده تان است، کمتر از حد معمول می باشد و در نتیجه باعث ایجاد نوعی احساس عدم اعتماد به خود، در شما شده است که می تواند دلیل بخشی از اضطراب های شما باشد.

نمره ی کسب شده توسط شما در این مقیاس 75 می باشد که نمره ی زیادی است. به نظر می رسد شما بسیاری از مواقع بدون دلایل چندان محکم، ارزیابی مثبتی نسبت به شرایط و افراد ندارید و این مسئله  از دلایل عمده ی اضطراب شما می باشد.

این احتمال وجود دارد که در هنگام کودکی والدین یا افرادی که مسئولیت مراقبت  از شما را بر عهده داشته اند، دارای رفتار چندان با ثبات و قابل پیش بینی نبوده باشند و این مسئله در بزرگسالی باعث ایجاد احساس ناایمنی نسبت به افراد در شما شده باشد.

شما بسیاری از اوقات تصور  می کنید که افرادی که با آن ها در ارتباط هستید، از صداقت کافی برخوردار نیستند. این نگرش سبب می شود تا تنش نسبتاً زیادی را تحمل کنید، معمولاً به آن ها اعتماد نکرده و قادر به برقراری روابط صمیمانه با آن ها نباشید.

هنگامی که مرتکب اشتباهی هر چند کوچک، می شوید، دائم آن اشتباه را با خود مرور کرده و بابت آن احساس شرمندگی می کنید؛ احتمالاً تصور می کنید که افرادی که شاهد آن اشتباه بوده اند، هیچ گاه آن را فراموش نکرده و همیشه به خاطر آن رفتار، نظر منفی درباره ی شما دارند. به احتمال زیاد ترس از قضاوت افراد دیگر و فکر به این موضوع که از نظر آن ها چگونه هستید، از دلایل اصلی نگرانی شما است.

شما تصور می کنید بدبینی نسبت به اتفاقات و افراد سبب می شود تا هنگامی که اتفاق بدی رخ داد، آمادگی داشته و صدمه ای به شما وارد نشود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که چنین باوری، نادرست بوده و تنها تنش شما را زیاد می کند. بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که با بررسی باور های غیر منطقی خود و کنترل آن ها، قادر خواهید بود تا اضطراب خود را به اندازه ی زیادی، کاهش دهید.

نمره ی کسب شده توسط شما در این مقیاس 75 می باشد که نمره ی بسیار زیادی است. احتمالاً شما دائماً در حال انتقاد از خود می باشید. بسیاری از اوقات ضعف های خود را خیلی بیشتر از ارزشی که دارند مشاهده کرده و خود را بابت آن ها سرزنش می کنید. این مسئله یکی از بزرگ ترین علل اضطراب در شما است.

به احتمال زیاد اعتماد نفس شما در سطح پایینی قرار دارد. شما تصور مثبتی از توانمندی های خود ندارید. این مسئله سبب می شود تا در مقابل نظرات و انتقاد های دیگران به اندازه ی بسیار زیادی آسیب پذیر باشید. حتی ممکن است سعی داشته باشید بدون درنظر گرفتن مصلحت خود، تنها آن طور رفتار کنید که دیگران از شما انتظار دارند.

به نظر می رسد استاندارد های شما در تماس کمی با واقعیت قرار دارند. این موضوع باعث می شود تا اغلب قادر به برآورده کردن آن ها نبوده و دائم به سبب احساس بی کفایتی که تجربه می کنید، دچار اضطراب بسیاری باشید.

به احتمال زیاد، احساس گناهی که به سبب ناکامی در رسیدن به معیار های سرسختانه خود تجربه می کنید، ممکن است سبب ابتلای شما به افسردگی شده باشد. 

نمره ی کسب شده توسط شما در این مقیاس 60 است که نمره ی متوسطی می باشد. به نظر می رسد شما دارای شخصیت نسبتاً مضطربی هستید. ممکن است در مواقعی اضطراب شما بیشتر از حد لازم باشد؛ برای مثال احتمال دارد در شرایطی که اعتماد به نفس پایینی دارید و دانش شما پیرامون آن موضوع کم است، این اتفاق رخ دهد.

به احتمال زیاد شما معمولاً فرد چندان صبوری نمی باشید؛ حتی ممکن است که زمانی که اضطراب زیادی دارید، آستانه ی تحمل شما بسیار کاهش یافته و به سرعت عصبانی شوید.

ممکن است در رابطه با مسائلی که اهمیت فراوانی برایتان دارد، به سبب معیارهای سر سختانه ی خود، هر اندازه هم که تلاش می کنید، باز هم راضی نشوید.

به نظر می رسد اگر موقعیتی قرار گیرید که اضطراب فراوانی را تجربه کنید، احتمال دارد پاسخ های جسمانی مانند سر درد، حالت تهوع، سوء هاضمه و... از خود نشان دهید. 

• هنگامی که احساس نگرانی می کنید به بدن خود توجه بیشتری داشته باشید. سعی کنید متوجه شوید که کدام قسمت بدنتان تنش بیشتری دارد. سپس آن قسمت را برای دقایقی لمس کرده و نفس عمیق بکشید.
• نفس عمیق کشیدن را تمرین کرده و این رفتار را به یکی از عادت های زندگی خود تبدیل کنید.
• احساسات خود را سرکوب نکنید. سعی کنید به همه ی آن ها توجه کنید و آن ها را نامگذاری کنید. توجه به احساساتتان باعث کاهش اضطراب شما می شود.
• اگر شما فردی هستید که با اضطراب زیاد نفس هایتان تند و کوتاه می شود، پاکتی همراه خود داشته و زمانی که این حالت به شما دست داد، در آن پاک نفس بکشید و سعی کنید با نفس های عمیق، تمام تنش هایتان را از خود دور کنید.
• موضوعاتی که شما را مضطرب می کنند را یادداشت کرده و به بررسی آن ها بپردازید. میزان تماس آن ها با واقعیت را بسنجید؛ بیشتر اوقات موضوعاتی که ما را مضطرب می سازند به خودی خود مشکل دردسر سازی نیستند اما با تفکرات و برداشت های اشتباه خودمان آن مشکل ساده را یک دردسر بزرگ می پنداریم. در هنگام مطالعه ی نوشته هایتان سعی کنید خطاهای شناختی خود مانند تعمیم افراطی(تعیم یک تجربه ی منفی به صورت قاعده ای کلی)، فاجعه سازی(انتظار رخ دادن واقعه ای ناخوشایند به دلیل یک احتمال ضعیف)، سوء برداشت، اغراق و نادید انگاری جنبه های مثبت را شناسایی کنید. بعد از آن که متوجه خطاهای شناختی خود شدید، افکار تحریف شده ی خود را با اندیشه هایی منطقی و مطابق با واقعیت جایگزین کنید.
• هنگام رویارویی با یک مسئله ی استرس زا، سعی کنید آن را از جنبه های دیگری بررسی کنید سپس از خود سوالات زیر را پرسیده و جواب های آن را یادداشت کنید:
1. آیا دلایل کافی برای فکر کردن به این موضوع نگران کننده وجود دارد؟( کمک به فهم علت نگرانی)
2. آیا دلایل کافی برای عدم نگرانی نسبت به این موضوع وجود دارد؟(کمک به کاستن از نگرانی خود)
3. بدترین اتفاقی که می تواند رخ دهد چیست؟(آماده کردن خود برای بدترین اتفاق وکمک به پذیرش موضوع و بررسی جنبه های مختلف آن)
4. چطور می توانم با این شرایط مقابله کنم؟ (بررسی تمام راه حل های ممکن)
• هنگامی که مضطرب می شوید فعالیت های بدنی سنگین مانند دویدن انجام دهید. تعرق سبب کاهش اضطراب می شود.
• قدردان اتفاقات مثبت، داشته ها و دستاورد های زندگی تان باشید.