نتایج تست نشان می دهد که زمان واکنش شما در تشخیص رنگ کلمات خنثی کم و در کلمات دارای بار عاطفی، متوسط بوده است.

بر این اساس می توان گفت که شما از انعطاف پذیری شناختی متوسطی برخوردارید. به این معنا که تجربیات گذشته بر پردازش اطلاعات شما تاثیر قابل توجهی دارد، به طوری که گاهی نمی توانید توجه خود را از قالب های فکری معمول تان دور کرده و بر واقعیت موجود متمرکز کنید.

در واقع می توان گفت اطلاعاتی که ما از محیط اطراف و از حواس درونی و حافظه مان دریافت می کنیم، ابتدا در مغزمان پردازش می شود و بعد از آن افکار، احساسات و رفتارمان، بر مبنای این اطلاعات پردازش شده، شکل می گیرد.

بنابراین، اینکه نگرش ما نسبت به یک پدیده چگونه باشد، بر رفتار ما در مقابل آن تاثیر می گذارد. از طرفی نوع اطلاعاتی که مغز ما برای پردازش انتخاب می کند، وابسته به فرایند توجه است. در نتیجه تغییر یا انحراف توجه می تواند منجر به رفتار یا واکنش متفاوت در ما شود.

با توجه به نتایج این تست به نظر می رسد که شما هم کمابیش دچار مشکل در توجه انتخابی خود می شوید. به این معنا که احساس می کنید نمی توانید تمرکز خود را روی آن جنبه از موضوعات که مد نظرتان است، به خوبی حفظ کنید.

علاوه بر اینها، تجربیات گذشته نوعی قالب های فکری را در ذهن ما شکل می دهند که به آنها طرحواره می گوییم. طرحواره ها همانند فیلتر عمل می کنند و تمام اطلاعات جدیدی که وارد ذهن می شود از فیلتر آنها عبور می کند و سپس بر مبنای آنها تجزیه و تحلیل می شود.

هرچقدر این طرحواره ها از قدرت و شدت بیشتری برخوردار باشند بر اطلاعات ورودی ذهن تاثیر بیشتری می گذارند. به همین دلیل است که اغلب افراد در این تست، رنگ کلماتی را که بار عاطفی دارند، دیرتر تشخیص می دهند؛ زیرا محتوای آنها بر سرعت پردازش رنگ در مغز تاثیر می گذارد.

این امر در مورد شما نیز صادق است و تفاوت سرعت واکنشتان در تشخیص رنگ کلمات عاطفی و خنثی، نشان می دهد که قالب های فکری و طرحواره هایتان بر افکار و باورهایتان تاثیرگذاری نسبتاً زیادی دارد.

در واقع درک شما از واقعیت به شکل قابل توجهی تحت تاثیر این قالب های فکری و تجربیات گذشته تان است. به طوری که گاهی موضوعات و پدیده ها را بیش از آنکه بر مبنای جنبه های واقعی آن تحلیل و درک کنید بر مبنای نگرش های خودتان ادارک می نمایید.